اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
بی بی ها
گاهی وقت‌ها باهم نمی‌ساختند و کارشان به مجادله می‌کشید. بی‌بی کلانتر می‌گفت: «من از تو بزرگ‌ ترم و تو نباید روی حرف من حرف بزنی» و بی‌بی خوردو که گویا این ته ‌تغاری بودن 27 دقیقه‌ای تأثیرش رسوب کرده بود، این‌جور مواقع قهر می‌کرد، شمدی را روی خودش می‌کشید و پشت به بی‌بی کلانتر می‌خوابید. صبح اما همه‌چیز جور دیگری بود، وقتی بی‌بی کلانتر آرام کنارش می‌نشست و می‌گفت: «قندو قندون خواهر/ گل زعفرون خواهر ... پاشو چایی دم کردم تنهایی بهم نمی‏ چسبه». 


بی‌بی خوردو خوب می‌دانست که پشت این به‌ظاهر مجادله‌ها و منت‌کشی‌ها چقدر دوست داشتن وجود دارد و این قضیه وقتی خودش را نشان می‌داد که بی‌بی خورد و زودرنج به بهانه دیدن نوه‌هایش قهر می‌کرد و یک‌هفته‌ای به خانه برنمی‏گشت.

آن‌وقت بود که تماس‌های کلانتر شروع می‌شد که می‌خواهد توی حرم کلوچه‌قندی بین زوار پخش کند، اماکلوچه‌های او به‌خوبی کلوچه‌های بی‌بی خوردو درنمی‌آید و خواهش می‌کرد که برگردد و در پختن کلوچه‌ها کمکش کند.

بی‌بی خوردو هم این‌جور موقع ها نه نمی‌گفت و جواب می‌داد: «باشه، فقط به خاطر امام رضا(ع)».
 
منبع:عکس حرم
نويسنده : یکشنبه هشتم فروردین ۱۳۹۵ - 16:20
دسته بندي : دلنوشته
لوگو وبلاگ
کبوتر حرم
kabutare-haram.blogfa.com

درباره وبلاگ

❀❁کبوتر حرم❁❀

ما را کبوترانه وفادار کرده است/آزاد کرده است و گرفتار کرده است
❖◆❖◆❖◆❖◆❖◆❖◆❖◆❖◆
سلام. بـه وبلاگ❀❁کبوتر حرم❁❀ خوش آمدید.  
هدف این وبلاگ آشنایی با سیرہ مبارک امام رضا علیـه السلام می باشد. امید وارم که مطالب این وبلاگ مورد پسند شما قرار بگیرد. منتظر نظرات و پیشنهادات ارزشمندتان هستم.

آمار زائران

احادیث امام رضا (ع)

کبوتر حرم

آخرین مطالب

آرشيو مطالب

§قــالب گــراف§
قالب گراف وبسايتي پراز قالب هاي
زيبا و حرفه اي ومخصوص وبلاگها
WWW.GHALEBGRAPH.IR
§يار گمنام§
يارگمنام رسانه اي فرهنگي مذهبي
به همراه مقالات و فايل هاي گرافيکي مذهبي
WWW.YARGOMNAM.IR