اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا علیه السلام در سفر به خراسان به نیشابور رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی مأمون کوچ کند، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند: ای پسر پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم از شهر ما تشریف میبرید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ امام علیه السلام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. آن حضرت دو گیسوى بافته شده، همانند دو گیسوى مبارک رسول اللَّه صلی الله علیه و آله داشت که بر شانه مبارکش افکنده بود. مردم، از هر طبقه اى ایستاده بودند و به آن حضرت می نگریستند. گروهى فریاد می کردند و عده ای می گریستند و عدهاى در خاک غلطان و گروهى نعل اشترش را می بوسیدند. صداى ضجه و فریاد بالا گرفته بود. این وضعیت تا ظهر به طول انجامید. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود، در این موقع بزرگان و قضات شهر فریاد کشیدند: مردم گوش کنید و حفظ نمایید، فرزند پیامبر را نیازارید، ساکت باشید. در حالی که بیست و چهار هزار مرکبدان، به جز دوات، در آن روز شمارش شد، امام علیه السلام اینچنین شروع به املای حدیث فرمود:
و قالَ: سَمِعتُ أبی موسَی بنَ جَعفَرٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی جَعفَرَ ابنَ مُحَمَّدٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی مُحَمَّدَ بنَ عَلِی یقولُ: سَمِعتُ أبی عَلِی بنَ الحُسَینِ یقولُ: سَمِعتُ أبِی الحُسَینَ بنَ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی أمیرَ المُؤمِنینَ عَلِی بنَ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: سَمِعتُ جَبرَئیلَ یقولُ: سَمِعتُ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یقولُ: لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها. (1)
شنیدم از پدرم موسی بن جعفر علیه السلام که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد علیه السلام که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی علیه السلام که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین علیهم السّلام که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی علیه السلام فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام که فرمود شنیدم از رسول خدا صل الله علیه و آله که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من خود یکی از آن شروط میباشم.
علت نامگذاری به سلسلة الذهب
این حدیث معروف به حدیث سلسلة الذّهب [یعنی زنجیره زرّین و طلایی] است. این نامگذاری به این دلیل است که افراد حاضر در سند حدیث، همگی از معصوماناند؛ یعنی امام رضا علیه السلام از امام هفتم علیه السلام و او از امام ششم علیه السلام تا اینکه به امام اول علیه السلام میرسد و او از پیامبر صل الله علیه و آله و پیامبر صل الله و آله از خدای تعالی نقل میکند؛ از این رو این حدیث از احادیث قدسی محسوب میشود.
منبع: فرهنگ نیوز
______________________________
1.بحارالأنوار، ج ۴۹، ص 126

.jpg)
.jpg)


